برنامه مترادف


برنامه مترادف اسم فرم

  • دستور کار جدول زمانی طرح، برنامه، فروشگاه، جدول، رول، موجودی، لیست، طرح، دستور العمل.
  • طرح، البته، روال، روش، دستور العمل، پلت فرم، تخته، سیاست، مانيفست، رسیدگی، سناریو، تکامل، طرح، طرح، آرایش، prearrangement، سازمان.
  • لیست لیست برنامه، itemization، ی جدول بندی، رژیم، سفرنامه، شمارش، علامت، جدول زمانی، تقویم، بولتن.

برنامه مترادف صفت فرم

  • بی مزه، مسطح، insipid، flavorless، مبتذل، ضعیف، wishy-washy آبکی unpalatable، ناگوار.
  • خسته کننده کسل کننده uninteresting، بی معنی، jejune، insipid، مرده، استریل، inane، بی معنی، vacuous، یکنواخت، خسته کننده، خسته کننده، بی معنی، blah.

برنامه مترادف فعل فرم

  • برنامه کتاب، تعامل، خط prearrange، ثبت نام کنید.
  • طرح زمان، سازماندهی، سنگی، اختصاص منصوب، لیست، را وارد کنید، ثبت نام.
  • لیست ترتیب, سفارش, محدوده, itemize tabulate، سازماندهی، اسلوب.
برنامه لینک های مترادف: سفارش, محدوده,

برنامه مترادف،