خارج مترادف
خارج مترادف اسم فرم
- بیرونی صورت، نمای جلو، ظاهر، سطح، نگاه، قابل، جنبه.
خارج مترادف صفت فرم
- افراطی, overgenerous, حداکثر, کامل کافی بالا مفرط، بیش از حد.
- اندکی افکنی کوچک، حاشیه، بعید است، نامحتمل از راه دور.
- بازنشستگی دور گریزان از اجتماع، درجا، درون گرا، بدون واکنش خصومتآمیزی, دور، انفرادی، منزوی, جدا, uninvolved.
- بیرونی, خارج, خارجی, سطح, قابل رویت، آشکار.
- خارجی, بیگانه, دور, عجیب و غریب, نا آشنا.