ستون مترادف
ستون مترادف اسم فرم
- خط، فایل، ردیف، رشته، در صفوف منظم، گروه، نیروی.
- رهبر, شایسته, پشتیبانی, upholder, نگه داشتن, حامی, نگهدارنده.
- ستون محور، پست، اسکله، ایوان stanchion، سرستون، بنای یادبود، برج، ستون هرمی شکل سنگی، سوزن.
- شفت، ستون، سرستون، برج، اسکله، قطب، پست، سیلندر.