ضعیف و ناتوان مترادف


ضعیف و ناتوان مترادف صفت فرم

  • شکننده ظریف، ضعیف شکستنی، wispy، نازک، ضعیف، خود، بلند و باریک، پشتیبانی نشده، اندکی، شکننده، tottery doddering بمیرد زهوار در رفته، آسیب پذیر است.
ضعیف و ناتوان لینک های مترادف:

ضعیف و ناتوان مترادف،