ضمنی مترادف


ضمنی مترادف صفت فرم

  • ، نشان داد، نهان و ضمنی، درک پیشنهاد،، insinuated، بین خطوط intimated، غیر مستقیم، فرض.
  • مطلق، unreserved، بی قید و شرط، unhesitating، undoubting، ارزشهاى، بی حد و حصر, شرکت, ثابت, ثابت قدم.
  • ناگفته unexpressed نهان، presupposed، نشان می دهند، مدلول، موجود، نهفته، ریشه دوانده، درونى، ذاتی، ذاتی، بالقوه.
ضمنی لینک های مترادف: شرکت, ثابت, ثابت قدم,

ضمنی مترادف،