همکار مترادف
همکار مترادف اسم فرم
- peeress مرد اشراف زاده noblewoman شریف اشراف زاده، نجیب زاده، brahmin زادگی grandee نجیب زاده gentlewoman، جنتری.
- برابر معادل، coequal، مسابقه، همکار همکار، تعداد مخالف، compeer.
- برابر همسر همراه همکار، شریک، همکار، همکار، دیپلم، برادر، دو برابر، نفس را تغییر دهید همتای تکراری، معادل، موازات دوقلو.
- دانشیار گروه confrere همکار compeer همکار مؤتلفه همکار هم تیمی شریک متحد همدم، رفیق.
- دیپلم.
- مرد، پسر، فرد فرد، انسان، موجودی فانی، کسی، کسی شخصیت شکل مرد chap جک, bloke.
همکار مترادف فعل فرم
- جستجو بررسی هيئات،، تحقیق، مشاهده، سازمان دیده بان، بازرسی، زل زل نگاه کردن، توجه، مطالعه، اسکن، نگاه، چشم چرانی، جاسوسی، اسنوپ، peep.