پرس و جو مترادف


پرس و جو مترادف اسم فرم

  • بررسی پروب معاینه, اکتشاف, اسکن, موشکافی یکپارچه، جستجو، تلاش، مطالعه، بازرسی، تجزیه و تحلیل، بررسی.
  • سوال.
  • پرس و جو سوال، سوال بازجویی، مصاحبه، پرسشنامه، مسابقه، cross-examination، تعلیم و دستور مذهبی، interrogatory، تفتیش عقاید.
  • پرس و جو.

پرس و جو مترادف فعل فرم

  • بررسی نگاه به پروب، به پرس و جو، بشکافيم، بررسی، اکتشاف، بررسی، پرسیدن در مورد، بازجویی، cross-examine، مسابقه، بازرسی.
  • درخواست پرس و جو، سوال بازجویی، مصاحبه، مسابقه، cross-examine، catechize.
  • نگاه به پروب تحقیق، بررسی، اکتشاف، اسکن، مورد مداقه قرار دادن، جستجو، پژوهش، مطالعه، بازرسی، دنبال، فضولی.
پرس و جو لینک های مترادف: اسکن, سوال, پرس و جو,