چالش مترادف
چالش مترادف اسم فرم
- اعتراض, شارژ, demurrer, countercharge, فسخ.
- جرات، تمرد و تقابل و تهدید و احضار، دستکش بلند.
- محرک, خار, تحریک, فریب, انگیزه.
چالش مترادف فعل فرم
- تحریک، تحریک، بیدار، روح، خار، هم بزنید.
- سوال اختلاف، اعتراض به پرس و جو، مسابقه، شک، impugn.
- مقابله با نادیده گرفتن, تهدید, accost ریش، جرات.