چشم انداز مترادف
چشم انداز مترادف اسم فرم
- احتمال فرصت وعده، شانس، چشم انداز، احتمال، امکانات، دهانه، آینده، انتظارات.
- انتظار احتمال احتمال، شانس، پیش بینی، وعده، یقین، اطمینان، فرض، فرض.
- انتظار، انتظار، چشم انداز آینده, البته, پیش بینی, احتمال احتمال امید گمان وعده، گرايش.
- بصیرت دوراندیشی، تخیل، علم غیب آگاهی، علم غیب، شهود، نفوذ، چشم انداز، farsightedness، حکمت، مردمانمان، حس، مشیت، perspicuity.
- تبعیض نسبت به قضاوت، نسبیت، پس زمینه، پیکربندی، زمینه، چارچوب مرجع.
- توهم رویای فانتزی، phantasm، تخیل، سراب، ظاهر، مفهوم، ایده، افکار پوچ، مفهوم، تصویر، فانتزی، ایده آل.
- ديدگاه و نگرش و ديدگاه و کج، قاب ذهن و دیدگاه و نقطه نظر و موقعیت، موضع، ساخت، زاویه.
- دید بینایی دیدن, چشم, ادراک.
- عینک، مشاهده، زیبا، دید, صحنه, چشم انداز.
- مروری بر چشم انداز چیز،, چشم انداز, ویستا.
- مشاهده صحنه مناظر پانوراما، ویستا، جنبه، عینک، چشم انداز.
- مشاهده چشم انداز، چشم انداز صحنه، قرار گرفتن در معرض، ویستا، جنبه، چشم انداز، زاویه، عینک، مناظر، چشم انداز، تنظیم.
- ویستا مشاهده صحنه، جنبه، چشم انداز، چشم انداز، چشم انداز، مناظر، محیط، اطراف، روستا، محیط زیست.
- ویستا، چشم انداز، مشاهده، چشم انداز، افق، جنبه، فاصله.