بلند مترادف،


بلند مترادف، اسم فرم

  • افسردگی, دل تنگی, بلوز, سودا کم.
  • سبکی شناور، اندامی.

بلند مترادف، صفت فرم

  • ، کم، کوتاه کوچک و مختصر، dwarfish.
  • فروتن، حوصله، متواضع، بی ادعا، تسلیم شده، مطیع.
  • پایه، هر روز، دنیوی مشترک، کهنه خرده، پیش پا افتاده, معنی.
  • کم، عمیق،، افسرده غرق کوتاه قدی چمباتمه زدن، dwarfish.

بلند مترادف، فعل فرم

  • کاهش افت نزول، شیرجه، افسرده.

بلند مترادف