خویشتن داری مترادف،


خویشتن داری مترادف، اسم فرم

  • ««رها، ولگردی، خوش گذرانی بیش از حد،.
  • آزادی, شتاب, جریان.
  • انگیزه تحریک، انگیزه.
  • خار goad محرک، انگیزه، سوخت.

خویشتن داری مترادف