راحت مترادف،


راحت مترادف، صفت فرم

  • از راه دور، دور دست و در دسترس و قابل دسترسی، دور.
  • بدبختی ناراضی ناراضى، cheerless.
  • رنجور، کثیف، بی بضاعت.
  • ناخوشایند بی دست و پا، نامناسب، گنده نا مناسب، unmanageable.
  • ناراحت کننده، رها، غفلت، خفیف.

راحت مترادف