سالم مترادف،


سالم مترادف، صفت فرم

  • بیمار، بیمار، بیمار و ضعیف و خود، ضعیف، آرژانتين.
  • مضر, unwholesome, ناسالم, sickly, مرض.
  • ناسالم مضر مخل, رفتارهاي, زیان, مهلک، baneful، ناتوان کننده.

سالم مترادف