سرب مترادف،


سرب مترادف، اسم فرم

  • followership ناحیه، خدمات.
  • غلط، انحراف، شاه ماهی قرمز، حواس پرتی.
  • نقطه ضعف مانع نقص، بار، مانع.

سرب مترادف