سرد مترادف،


سرد مترادف، اسم فرم

  • گرما، گرما رشته sultriness، براق، درجه حرارت.

سرد مترادف، صفت فرم

  • , گرم, گرم دامداری, گرمسیری, دارای خاصیت مرهم.
  • تب, ظالمانه, آتشین, سوختن, گرم.
  • دوستانه warm-hearted غیررسمی، مهربان، folksy، دلسوز، دلگرم کننده است.
  • دوستانه، صمیمی، درگیر، دلسوز، مهمان نواز.
  • دوستانه، صمیمی، مهمان نواز، warm-hearted، سخاوتمندانه.
  • شاد, روشن, دنج, آفتابی, دلپذیر.
  • معتدل, گرم, دلپذیر, ذوب, دارای خاصیت مرهم, راحت.
  • گرم تابستانی, دارای خاصیت مرهم, بردبار, شرجی.

سرد مترادف