سوخت مترادف،


سوخت مترادف، اسم فرم

  • دمپر، پتو مرطوب مانع مانعی بر سر راه، عامل بازدارنده، گرسنگی.

سوخت مترادف، صفت فرم

  • nonflammable، بی اثر است.

سوخت مترادف، فعل فرم

  • تعدیل بانک گرسنگی, دلسرد, داغ فرو نشاند، خاموش.

سوخت مترادف