صداقت مترادف،
صداقت مترادف، اسم فرم
- بخش تکه تکه شدن, تبعیض نژادی.
- بی احترامی کردن ایمانی، نادرستی، فساد معاون معیوب بودن.
- فریب تظاهر falsity، کلاهبردارى تقلب chicanery.
- نفاق، نادرستی، insincerity، دورویی، double-dealing، dis-ingenuousness.