ظریف مترادف،
ظریف مترادف، صفت فرم
- , درشت درشت و خشن و خاکی، خام.
- آمرانه, tactless, بلانت, غیر حساس, boorish.
- بی دست و پا، bumbling ناشایست،، اتوپيست،، ingenuous، تمام.
- خشن, خام, آشکار است.
- درشت کريه، بی ادب، boorish، بی مزه garish، gaudy، رنگ ورو رفته.
- دلچسب، قوی، مناسب، قوی.
- غیر حساس، مبهم، متراکم، uncritical، بی فکر.