عاشقانه مترادف،


عاشقانه مترادف، صفت فرم

  • آشنا, زشت, عادی, timorous, ضعیف النفس.
  • سرد دور بودند که در عمرم unromantic، بسیار سرد.
  • عملی، عملگرا، عملی، بدبینانه، بدبین.

عاشقانه مترادف