غنی مترادف،


غنی مترادف، صفت فرم

  • unadorned, ساده, طبیعی, شدید, drab, underrated.
  • فقیر بی بضاعت، بی پول بضاعت رعايت مي pinched، strapped، کارآفرینی.
  • ناب کمیاب است، unplentiful، ناچیز و اندک است.

غنی مترادف