چاپلوس مترادف،
چاپلوس مترادف، صفت فرم
- uncomplimentary بحرانی موهن، derisive، disparaging، unflattering.
- ناخوشایند, نامناسب, ساده, غیرجذاب, unflattering.
چاپلوس مترادف، فعل فرم
- سرپیچی شورشی ایستادن، مقاومت، outface، مقابله با.