ارزو مترادف
ارزو مترادف فعل فرم
- خواهش برای بپرسید، درخواست، دنبال، درخواست برادران،، دادخواست، التماس کردن، تمنایی برای، درخواست کردن التماس، [مشركان]، برای دعا.
- طولانی برای میل آرزوی، آرزو، می خواهید، hanker پس از کاج برای، گرسنگی برای، تشنگی برای، طمع، شهوت برای، شهوت پس از.