بی حس مترادف


بی حس مترادف صفت فرم

  • غیر حساس منجمد فلج، بی حرکت، numbed، anesthetized، insensible، unfeeling، benumbed، بدون واکنش، deadened، narcotized، stupefied، اغماء.
بی حس لینک های مترادف:

بی حس مترادف،