حل مترادف


حل مترادف فعل فرم

  • ذوب میلیمتر،، deliquesce، تبخیر، متلاشی گرم، رندر، فیوز، نرم، macerate.
  • محو رویم، ذوب پراکنده، تجزیه، متلاشی، فرو ریختن، انقراض، dematerialize، محو، ناپدید می شوند.
  • پایان، نتیجه گیری پایان، خاتمه، شکستن، نابود کردن، شدید، disunite، شل، رایگان، پراکنده، اخراج، منحل، زنگ تفریح، موکول، prorogue.
  • کار را فاش، unriddle، شکل، تجزیه و تحلیل دریافت پاسخ، دیدن نور، درک، حل و فصل، کشف، ریدل، disentangle، نفوذ، درک عمق.
حل لینک های مترادف:

حل مترادف،