خرده مترادف


خرده مترادف اسم فرم

  • ذره، ریزه اره، بیت، کرم، قراضه پاره, قدرتمند،, ذرات، یوتا، داش، مدارك، قطره، دانه، اتم.
  • مرسل، قطعه، بیت، نیش قراضه، قطعه، دانه، sliver پاره، لغزش، قارچ، متلاشی شدن، ربودن، سرمازدگی، خرج کردن، خط تیره، speck، کهنه را نم زدن.

خرده مترادف صفت فرم

  • اهمیت لاشی، کوچک، زیرآبی رفتن، اهمیت ناچیز، ناچيزى، بی اهمیت، smalltime، ناچیز، bush-league، کوچک، تابع.
  • ميانگين small-minded، توز، نیش، توزانه، ungenerous، ولخرجى، ارزان، کهنه، اذیت کننده است.
خرده لینک های مترادف: قدرتمند،,

خرده مترادف،