دریافت مترادف
دریافت مترادف فعل فرم
- آماده ترتیب بداهه، سازماندهی، تدبیر، مونتاژ، خراش، اختراع کردن، آماده، کنار هم قرار دادن، آهنگسازی مد.
- اعتراف خوش آمد می گوید، خوش آمدید، سرگرمی، نشان می دهد در را در، در سال، پناه.
- برای به دست آوردن دریافت، به دست آوردن، کسب، درو واکشی، به دست آوردن، تهیه، برنده، رسیدن.
- بوجود می آیند افزایش بیدار، بیدار، خود bestir، تبدیل، ایستادن، صعود، کوه، بهار، عقب تا عقب.
- تبدیل رشد، موم، به نوبه خود، دریافت پیش موفق رستگار، شکوفا، رشد، خوبی، پیشرفت خوب، پیشرفت پیروز، آن را.
- درک را مشاهده کنید، درک، دنبال، را در درک، درک عمق، دستگیری، درک، حس، یادگیری، حفاری.
- درک شنیدن، یادگیری، جمع آوری، به دست آوردن اینسو انسو جمع کردن، باور، درک.
- را به دست آوردن، داشتن، به دست آوردن، انتخاب کنید تا قبول، برنده، جمع آوری، اند.
- متحمل تجربه ملاقات با, برخورد, رنج می برند، حفظ، تحمل، قرار داده تا با, جذب، را.
- متقاعد کردن باعث القاء، غلبه بر، نفوذ، دور.
- مرخصی رفتن، برود دور، حرکت، بیرون، ترک، وزوز، اشکال، اشکال.
- موفقیت، مدیریت، contrive، را، شکل دادن، رستگار، تغییر، کرایه، پیشرفت، توسعه، پیشرفت، تبدیل.