دستی مترادف


دستی مترادف صفت فرم

  • راحت، قابل دسترس، مفید، مفید، نزدیک نزدیک موجود در دست.
  • ماهر, adroit, dexterous, مهارت, آپارتمان چند منظوره استادانه مبتکر، دارای قوه ابتکار.

دستی مترادف فعل فرم

  • غل جلوگیری اتصال، manacle، fetter، handcuff، straitjacket، دسته سه تایی، بند، بدام انداختن، hamstring، داد و بیداد، زنجیره ای، افسار، ببندید.
دستی لینک های مترادف: ماهر, مهارت,

دستی مترادف،