دور تا مترادف


دور تا مترادف فعل فرم

  • جمع آوری، جمع آوری، جمع آوری، دسته، خوشه، گروه، حذف قوانین تبعیض آمیز، تجمع، ترساندن، خراش، اینسو انسو جمع کردن، شکار، دنبال، corral، گله، درایو، تجمع، جمع اوری، بسیج.
دور تا لینک های مترادف: