راحتی مترادف


راحتی مترادف اسم فرم

  • serviceability handiness کنند، مناسب بودن، سازگاری، سودمندی سودمند، تناسب اندام، رضایت، سود، خدمات، سهولت، آسایش.
  • تسکین تشویق پشتیبانی، خوشی، آرامش، یاری، تشویق.
  • تندرستی، قناعت، سهولت، coziness، رضایت، snugness، توانگری.

راحتی مترادف صفت فرم

  • خوبی مبله و مجهز و ظریف، راحت، به خوبی، نصب به خوبی ارائه شده لوکس با شکوه، شیک و مد.

راحتی مترادف فعل فرم

  • کنسول solace تسکین، آرام، hearten، حفظ، اطمینان، خشنود و راضی کردن، سکته مغزی، تازه.
راحتی لینک های مترادف:

راحتی مترادف،