رفتار کردن مترادف


رفتار کردن مترادف فعل فرم

  • تنزل debase پایین، abase، abash، شرم، تحقیر، فروتن، کاهش، نزول مرتبه، بی اعتبار، خجالت زده، ادبیاتی، رسوايى.
رفتار کردن لینک های مترادف:

رفتار کردن مترادف،