رفتي مترادف


رفتي مترادف فعل فرم

  • disconcert discomfit abash، discountenance، اشتباه، discompose، مغشوش، nonplus، تلق تلق کردن، bemuse، بهم خوردن، درهم و برهم کردن، bewilder، perplex، پیوند، discombobulate.
  • تاخیر به تعویق می اندازند، قفسه، جدول، تسلیم protract، خانه کبوتران، تعلیق، بدفع الو قت گذراندن، موکول، dawdle، temporize، dally، remand، غرفه.
رفتي لینک های مترادف:

رفتي مترادف،