رهبری مترادف


رهبری مترادف اسم فرم

  • هژمونی کاریزما، تسلط، غلبه، forcefulness اصالت، برتری، برتری، سلطه، ورزش لشکرکشی، مغناطیس، نفوذ، قدرت.

رهبری مترادف فعل فرم

  • شروع شروع، باز، مجموعه ای از وید، در حال حرکت تنظیم، شکستن یخ، سوار شو، راه اندازی، اغاز، موسسه، افتتاح.
رهبری لینک های مترادف:

رهبری مترادف،