روز سه شنبه مترادف


روز سه شنبه مترادف فعل فرم

  • ترش مجازات ضرب و شتم، شلاق، نیشکر، شلاق، تنبیه کردن، پایکوبی، توس، سوئیچ، thwack، ضربت سخت زدن، pommel.
  • شکست لیسیدن، بهترین، ضرب و شتم، drub شکست دادن، outplay، rout، پایمال کردن، ناراحت، برش، محو کردن.
روز سه شنبه لینک های مترادف:

روز سه شنبه مترادف،