روند مترادف
روند مترادف اسم فرم
- اولویت تمایل، انتخاب جانبدارى، استعداد، میل شدید، تن، تعصب، مفهوم.
- روش روش روش، فرمول، شیمی، طرز عمل، معمول، راه، عملکرد، عملکرد، عمل، عمل، شیوه، حالت، سیستم.
- سوابق دقیقه، معاملات doings، اتفاقات، فعالیت، دستور، آرشیو، پرونده، گزارش، کسب و کار.
- پیشرفت اقدام توسعه و ادامه و تداوم و جنبش, اقدام, آشکار، رشد و توسعه و تکامل، سازند.
- گرايش رانش جنبش، جریان، جریان، البته، جهت، شيوع، غلبه، تنور، تن، خلق و خوی، میخ سرپهن کوچک، مسیر، مد.
روند مترادف فعل فرم
- تمایل اجرا، حرکت، البته رفتن، شیب، گسترش، به نوبه خود، خم، شدند، verge، راندگی، لاغر.
- درمان آماده، آماده، انطباق رسیدگی، مهندس، تنظیم، مقابله با.