ریزه کاری مترادف


ریزه کاری مترادف اسم فرم

  • پیچیدگی عارضه گرفتاری، convolution، پیچ و خم، دخمه پرپیچ و خم، رمز و راز، مشارکت، درهم و برهم کردن، گره، کلاف نخ یا پشم، شبکه، فتنه.
ریزه کاری لینک های مترادف:

ریزه کاری مترادف،