ریشه مترادف
ریشه مترادف اسم فرم
- شلیک، ريشه چه پايه تا شیر رادیکال مبنا ریشه مو غده لامپ bulbil پداژه, ساقه زیرین.
- منبع، منشاء، ابتدا، سرچشمه اشتقاق بهار، جوانه، دانه، تخم مرغ، هسته، جنين، رحم، ماتریس، جوهر، اساس، اصل، اساسی.
ریشه مترادف صفت فرم
- خلاص شدن از شر از دور از برش، علف هرز، پاره، فرو کردن، توان، پاکسازی، جرات، extirpate، عصاره، از بین بردن.
ریشه مترادف فعل فرم
- rummage، فشار با نوک انگشت، نقب زدن، فضولی، حفاری، گودی، اطراف بینی، سر و گوش آب، گراب، جستجو، کشف، rout، برای پشتیبانی به ریشه، تقویت، افزایش، ترویج، حمایت، تشویق، تشویق، تحسین، تگرگ، تحسین.
- ایجاد ثابت، پروتز، زمین entrench، لنگر، اهل شمال افریقا.