ریپالس مترادف


ریپالس مترادف فعل فرم

  • rebuff snub، coldshoulder، رفتي رد، disdain، نادیده بگیرد، بی اعتنایی، discountenance، discomfit.
  • دفع درایو به عقب، ضرب، مقاومت در برابر مقابله با، بررسی، توقف، توقف، خنثی کردن، rout، درمانده، مبارزه با.
  • دفع.
ریپالس لینک های مترادف: دفع,

ریپالس مترادف،