ری مترادف


ری مترادف اسم فرم

  • جرقه قدرتمند،، سوسو، نفس، روشنایی ضعیف تابیدن اشاره، ردیابی، اره، بیت، لمس.
  • پرتو، فلش، شفت، جریان، خط، مداد، کیرینگس، سوسو زدن، روشنایی ضعیف تابیدن.
ری لینک های مترادف: