زمین لرزه مترادف


زمین لرزه مترادف فعل فرم

  • لرزیدن لرزش، لرز quaver، رعشه، quiver، بیداد، pulsate، راک، waver، تلو تلو خوردن, تلو تلو خوردن، ارتعاش، ترس دولا شدن، بلدرچین.
زمین لرزه لینک های مترادف: