زهوار در رفته مترادف


زهوار در رفته مترادف صفت فرم

  • لرزان لرزان، tottering، شل و ول بتازد، بی، jerrybuilt، ناپایدار لرزان teetering ضعیف، خود.
زهوار در رفته لینک های مترادف:

زهوار در رفته مترادف،