زود رنج مترادف


زود رنج مترادف صفت فرم

  • testy.
  • باغی، سرکش یا طغیانگر، صلیب، ستیزه جو بد خو، مقاوم، تحریک، captious نافرمانان، churlish، ترشرو، بر خلاف، مقاوم، نافرمانان، به جلو.
زود رنج لینک های مترادف:

زود رنج مترادف،