زیاده روی در مترادف


زیاده روی در مترادف اسم فرم

  • glut، سیری، پر، افراط، اشباع، کاهش، اشباع، احتقان، شکم پرستی.
  • مازاد توليد، superfluity، افزونگی مجموعهای، اسراف، مهلتشان، inordinacy، fulsomeness، intemperance.

زیاده روی در مترادف فعل فرم

  • پر خوردن نشستم، glut خودرا برای امتحان اماده، cloy، افراط ورزیدن، بلاغی، stuff، بیش از حد، overfeed، overfill، بسته.
زیاده روی در لینک های مترادف: