زیرک مترادف


زیرک مترادف صفت فرم

  • ، مشتاق حیله گر، باهوش، قادر، حیله گر، دانا، تیز، حیله گری، نگرفت، perspicacious، canny، باهوشتر، فهیم، longheaded، تیز، فریبنده، مکار، معقول، sawy.
  • ، کسل کننده خسته کننده، خسته کننده، uninteresting، wearisome، یکنواخت، دلتنگ، خسته کننده، ملالت، سنگین، محافظه کار.
  • با هوش پر جنب و جوش چالاک، با نشاط، lithe، سریع، سریع، نور، light-footed، lissome، limber، lithesome، lightsome، روحیه، ناوگان، سریع، سریع.
زیرک لینک های مترادف:

زیرک مترادف،