زیر و رو کردن مترادف


زیر و رو کردن مترادف اسم فرم

  • خرت و.

زیر و رو کردن مترادف فعل فرم

  • زیاد کاوش کردن ریشه فشار با نوک انگشت، فضولی، شکار کردن پروب, شستگي شانه تفنگ، حفر نقب، کشف، جستجو، دنبال، نگاه کنید.
زیر و رو کردن لینک های مترادف: خرت و,