زینت مترادف


زینت مترادف اسم فرم

  • آرایش, دکوراسیون, ارایش پیرایش غنی سازی چاشنی زدن به لوازم جانبی پیرایش پیچیدگی، furbelow.

زینت مترادف فعل فرم

  • زینت embellish تزئین، غنی سازی، زیباسازی، تر و تمیز، چاشنی زدن، غنی سازی، استادانه درست شده، لباس، روشن، festoon.
  • زینت زیبا تزئین، زینت دادن، لباس، تر و تمیز، bedeck، فضل، غنی سازی، آرایه، prettify، روشن، emblazon، تر.
زینت لینک های مترادف: آرایش, دکوراسیون,