سالن مترادف


سالن مترادف اسم فرم

  • اتاق نشیمن اتاق نشیمن اتاق جلو، اتاق نشیمن، بازدید از اتاق، اتاق پذیرایی، سالن، سالن انتظار.
  • راهرو راهرو، گذرگاه هشتی، سالن انتظار، ورودی، است سرسرا، لابی، سرگرمی، گالری.
  • لابی اتاق انتظار اتاق پذیرایی، راهرو، برای ها.
  • نقاشی اتاق، اتاق نشیمن، اتاق نشیمن،، سالن، اتاق پذیرایی سالن.
  • نوار میخانه، barroom، سالن taproom، میخانه، بستر، کاباره، جین آسیاب، خانه عمومی، grogshop، سالن آبجو، کودتای، باغ آبجو.

سالن مترادف فعل فرم

  • loaf dally، dillydally، بیکار دور، اتلاف وقت trifle دور، دور fritter، تنبلی کردن، dawdle، loiter، vegetate، stagnate، علامت زمان.
  • بسوي تكيه loll، تنبلی کردن، آرامش، دروغ اطراف، کندن، شدنیوزیلند، گرفتن آن آسان، دولا دولا راه رفتن، رکود، هاپ.
سالن لینک های مترادف: