سبزها مترادف


سبزها مترادف فعل فرم

  • سرکوب خاموش له، سرکوب، سرکوب، غلبه بر، غالب شدن، قرار، فرو نشاندن، تسخیر، نشاندن، smother، محدود کردن، قرار دهید، جلوگیری.
سبزها لینک های مترادف:

سبزها مترادف،