سرند مترادف


سرند مترادف فعل فرم

  • سوگواری شدنیوزیلند، غم و اندوه و زاری، کاج، پشیمانی، غم و اندوه، bemoan.
  • غمگین dishearten، افسرده، له پریشان، دلسرد، نا امید، بار، زخم، صدمه دیده است.
سرند لینک های مترادف:

سرند مترادف،