سوزن مترادف


سوزن مترادف فعل فرم

  • اگار goad، تحریک بر انگیختن، کسی را دست انداختن، طعمه، گورکن، آزار و اذیت، هکتور، طعنه زدن، jeer، چالش.
سوزن لینک های مترادف: