شات مترادف
شات مترادف اسم فرم
- ««طعنه زدن، نقد شفت، کرک، witticism خاردار، تراست، اشاره است.
- انفجار تخلیه انفجار، انفجار، شلیک، کرک، پاپ.
- تلاش تلاش، سعی کنید حدس، حدس، به نوبه خود، شانس، فرصت، کرک.
- موشک گلوله، گلوله، مثل حلزون حرکت پرتابه، توپ، مهمات.
شات مترادف صفت فرم
- خسته, خراب, شسته، سجده، بی فایده، effete, enervated, vitiated, etiolated.
- رنگ تغییر ورسيکالر رنگین کمانی, شیری, moiré, shimmery.